ختم سوره واقعه در روایتی از معصوم (ع) آمده است چون اول ماه قمری با روز دوشنبه مصادف گردید ختم سوره واقعه را به روشی که در ذیل خواهد آمد انجام دهید خواندن این سوره دارای فضایل وبرکات زیادیست ازجمله : 1. از حضرت رسول اکرم (ص) نقل شده که هرکه سوره واقعه بخواند در هر شب به او پریشانی نمی رسد 2. از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که هرکه سوره واقعه بخواند در هر شب پیش از آنکه بخوابدملاقات کند خداوند را در حالتی که روی آن چون ماه باشد 3. از امام جعفر صادق(ع) نقل شده که هرکه مشتاق بهشت است سوره واقعه بخواند 4. خواندن این سوره موجب ازدیاد رزق می گردد روش ختم سوره : روز اول یک سوره واقعه ** روز دوم دو سوره واقعه **روز سوم سه سوره واقعه تا روز چهاردهم به همین ترتیب به شماره روز ها سوره واقعه خوانده می شود یعنی روز چهادهم 14 سوره واقعه خوانده می شود این سوره ها را می توان در طول روز وبه مرور زمان خواند همچنین روایت شده که هر کس از روز اول ماهی که مقارن با دوشنبه است به مدت 14 روز سوره واقعه را تلاوت کند؛ یعنی در روز اول یکبار، روز دوم، دوبار، روز سوم، سه بارو.روز چهاردهم، 14بار، روی فقر را نخواهد دید بنقل از سایت http://eghlid.sums.ac.ir/modules/notice/notice_0028.html?uri=/index.html شبکه بهداشت و درمان توضیح: ختم سوره واقعه از ختمهای مجرب قرآنی است و برای روا شدن حاجات و افزایش رزق و روزی و رفع گرفتاریها بسیار مفید است، چنانچه توفیق یافتید این ختم را بخوانید، این بنده فقیر را نیز از دعای خیر فراموش نفرمایید. همچنین حوایج مهم ما مسلمانان و شیعیان به ویژه فرج آقا و مولایمان امام زمان(ع) و شفای بیماران بدحال،دفع شر دشمنان و پیروزی مردم عراق و سوریه بر گروه های تکفیری و نیز پیروزی مردم یمن بر رژیم م سعودی را در آغاز ختم و روز نخست آن نیت فرمایید. به جوانان عزیزمان از دختر و پسر که غالبا با مشکلاتی از قبیل ازدواج، شغل مناسب و مسکن روبرو هستند، نیز توصیه می کنیم پیش از آغاز این ختم بسیار ارزشمند، رفع همه این مشکلات را از خداوند منان درخواست کنند. همه می دانیم که قرآن کریم کلام خداوند است و دعا بر اساس روایات نیز حرز الهی و سربازی از سربازان مسلح خداوند است که قضای حتمی الهی را تغییر می دهد. التماس دعا عباس معتقدی |
بسمه تعالی
یکی از مسائل مهم زندگی ما انسانها موضوعی به نام محیط زیست است. محیط زیست عواملی را از قبیل کوچه، خیابان، بیابان، کوهها، دریاها، رودخانهها، چشمهها، آبهای زیرزمینی، جنگلها، دشتها، جلگهها، زیستگاهها و به طور کلی زمین و هوا و آنچه پیرامون ما قرار دارد، شامل میگردد. سلامت و بهداشت و نگهداری از محیط زیست به صورت مستقیم با سلامت و ادامه حیات انسانها گره خورده است و انسان برای ادامه حیات خود و نسلهای آینده باید از محیط زیست به خوبی و به صورت حساب شده و بر اساس روش های منطقی و عقلانی نگهداری کند.
در گذشته نه چندان دور محیط زیست چندان در معرض آسیب و نابودی قرار نداشته است، زیرا علاوه بر پایین بودن آمار جمعیت و تراکم آن در مناطق مختلف جهان، عوامل ویرانگر محیط زیست مانند امروز زندگی بشر را به تسخیر خود در نیاورده بود، اما طی قرن گذشته تا کنون با صنعتی شدن جهان و پیشرفتهای پر شتاب از سویی و رشد بالای جمعیت به ویژه در کشورهای جهان سوم از سوی دیگر، محیط زیست با خطرات جدی روبرو گردید، ما در این کوتاه سخن قصد نداریم وقت خوانندگان عزیز را بگیریم، چه این که سخن در این خصوص فراوان است و بحث و بررسی به صورت مشروح را باید به اهل آن و متخصصان در این مهم واگذار نمود، اما آن چه که به عقل و اندیشه هر انسانی می تواند در این مقوله خطور کند، برای ما نیز قابل فهم و بررسی خواهد بود.
اخیرا در باره انقراض برخی از حیوانات از جمله گونه یوزپلنگ ایرانی و یا برخی دیگر از انواع حیوانات و پرندگان گزارشهایی منتشر میگردد. طبیعی است که جهان آفرینش بنا به امر تکوینی الهی در تسخیر و تحت اختیار انسان، موجود برتر این جهان قرار گرفته و هیچ جنبنده یا ذرهای در این جهان بدون دلیل و حکمت و فلسفه خلق نشده است و همه موجودات جهان آفرینش مکمّل چرخه حیات در این جهانند و انسان نمیتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم اقدامی در جهت نابودی هیچ بخش از این جهان صورت دهد و باید بهرهبرداری از نعمتهای خدادادی در این جهان مطابق موازین شرعی و عقلی صورت گیرد و از افراط و اسراف در استفاده از آنها بپرهیزد. خوشبختانه هفته دوم خردادماه، هفته محیط زیست و روز پانزدهم خردادماه روز جهانی محیط زیست نامگذاری شده است و لازم است طی این هفته و این روز هرچند به صورت نمادین برنامههای متنوعی به منظور فرهنگسازی و آموزش حفاظت و نگهداری از محیط زیست پیشبینی شود و از مردم کشورمان خواسته شود همگام با مسؤولان کشور در حفظ نعمتهای خدادادی کمر همت بسته و با پبیشگیری از نابودی این نعمتها، نسلهای آینده را نیز از آنها بهرهمند سازند.
در این جا به برخی از نعمتهای ارزشمند طبیعی که از سوی خداوند در اختیار انسان قرار گرفته اشارهای کوتاه میکنیم:
- جنگل ها:
جنگل یکی از پدیدههای طبیعی است که بخشهایی از خاک کره زمین را پوشانده است. در برخی از کشورها مساحت جنگلها بسیار زیاد است. به عنوان مثال جنگلهای کشور آفریقایی کنگو دموکراتیک در غرب آفریقا، 8% جنگلهای جهان را تشکیل داده است.
جنگل یک نعمت ارزشمند الهی است که انسانها در گذشته و حال از آن بهرهمند بودهاند و تأثیرات مثبت زیست محیطی آنها در جای خود مورد بحث قرار گرفته است. هر اصله درخت در جنگل با مرور زمان و به تدریج و در شرایط خاصی روییده و رشد نموده است و جایگزینی آن در صورت بریدن یا شکستن آن، کار سادهای نخواهد بود و چه بسا سالها یا دهها سال طول خواهد کشید تا درختی دیگر جایگزین آن گردد و گاهی ممکن است در شرایط محیطی جنگل، دیگر جایگزینی برای آن نروید، زیرا بسیاری از درختان جنگلها با هم و به صورت همزمان روییده و رشد کردهاند و چنان چه درختی لابلای سایر درختان بخواهد بروید یا رشد و نمو نماید این فرایند قطعا با کندی انجام خواهد شد.
متأسفانه همه ساله گزارشهای تلخی از بروز آتش سوزی در جنگلها منتشر میگردد و گاهی از قلع و قمع درختان جنگلها توسط بشر در گوشه و کنار جهان خبر میرسد. در کشور ما ایران نیز جنگلها از اهمیت بالایی برخوردار است و با وجود تلاشهای نهادها و مؤسسات مربوط از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و نیز وضع قوانین و مقررات مناسب و برخورد جدی با متخلفان، بسیاری از جنگلها در معرض نابودی قرار گرفته و آسیب جدی دیده است.
- موجودات زنده:
همچنان که اشاره شد، هر یک از موجودات ریز و درشت در جهان، چرخه آفرینش را تکمیل کردهاند و به آفرینش، نظام بخشیدهاند. از این رو نابودی هر یک از آنها میتواند تأثیرات منفی بر حیات و زندگانی انسانها بر جای بگذارد. نمیتوان آفرینش هیچ موجود زنده یا غیر زندهای را بدون حکمت دانست و قطعا هر یک از موجودات جهان آفرینش مکمل جهانی هستند که ما در آن زندگی میکنیم. حتی حیوانات وحشی و نجس العین یا حرام گوشت و حتی درنده یا خزندگان و اتی که در نظر ما ممکن است به نوعی موذی باشند و به سایر موجودات و محصولات کشاورزی یا انسانها آسیب بزنند، نیز از این واقعیت مستثنی نیستند و برای انسانها روا نیست در نابودی آنها کمر همت ببندند. در تابستان دو سال پیش (1391) که از راه شمال عازم مشهد مقدس بودیم در پارک ملی گلستان و کنار جاده، گرازی را دیدیم که احتمالا برای به دست آوردن غذا به کنار جاده آمده بود و خوشبختانه مسافران در حال تماشا و عکس برداری از آن بودند و کسی آسیبی به آن نمیرساند، اما یک سال بعد و در تابستان 1392 که از همین منطقه عبور میکردیم، متأسفانه با جسد بیجان آن مواجه شدیم که هنوز خون تازه بر سر وروی آن مشاهده میشد و چه بسا یکی دو ساعت پیش از آن و قطعا با گلوله یا سایر سلاحها توسط بشر کشته شده بود. در اسلام آزار دادن حیوانات جایز نیست و زدن حیوانات و حتی فریب دادن آنها امری ناشایست قلمداد شده است. همچنین در خصوص شکار یا ذبح حیوانات قوانینی وجود دارد و نیز در باره مصرف گوشت حیوانات از پیامبر گرامی اسلام روایت شده که آن حضرت فرمودهاند شکم خود را گورستان حیوانات قرار ندهید.
طی سالهای اخیر حمل و نقل پوست برخی از حیوانات مانند تمساح یا حیوانات درنده و نیز عاج فیل در بسیاری از کشورهای جهان ممنوع گردیده و با متخلفان برخورد میشود، اما با وجود قوانین و برخوردهای قانونی با متخلفان، باز هم بسیاری از مردم جهان از پیروی از قوانین سر باز زده و در نابودی محیط زیست شتاب میکنند و این موضوع به فرهنگسازی و تبلیغات بیشتری نیازمند است. یکی از راههای حفظ گونههای نادر حیوانات، ایجاد پرورشگاههای حفاظت شده و تولید نسل آنها زیر نظر متخصصان است. این امر به پیشگیری از نابودی بخشی از محیط زیست کمک شایانی خواهد کرد.
- زبالههای صنعتی و خانگی
یکی از معضلات جهان امروز وجود زبالههای صنعتی و خانگی است، در کشور ما نیز این مسأله مشکلات فراوان زیست محیطی را برای مردم به بار آورده است. در گذشته و به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها میزان تولید زباله خانگی به مراتب کمتر از میزان تولید امروزی آن بود، زیرا در بسیاری از منازل یا در کنار آنها اصطبلهای کوچک یا بزرگی وجود داشت که در آنها حیوانات اهلی مانند گاو و گوسفند و شتر نگهداری میشد و بسیاری از زبالههای خانگی مانند پوست انواع میوهها از قبیل هندوانه، خربزه، انار و سبزیجات به مصرف آنها میرسید، از سویی دیگر پلاستیک و به ویژه پاکتهای نایلون و ظروف یکبار مصرف پلاستیکی وارد زندگی انسانها نشده بود و حتی تا اوایل انقلاب اسلامی هنوز بسیاری از فروشنگان مواد غذایی از پاکتهای کاغذی استفاده میکردند، اما امروزه این معضل در تمام نقاط کشور کما بیش وجود دارد. علاوه بر این استفاده از این ظروف به عنوان ظروف غذا به ویژه غذای گرم بر اساس نظر کارشناسان، باعث برخی بیماریها خواهد شد.
گفته میشود پاکتهای پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف غیر گیاهی حتی تا صدها سال قابل جذب و تجزیه در زمین نیستند و مشکلات زیست محیطی را مضاعف میکنند و بر مسئولان امر است تا در این خصوص چارهای بیاندیشند. در برخی از کشورها، استفاده از این گونه ظروف قانونا ممنوع اعلام شده و مصرف کنندگان و فروشنگان مم به استفاده از پاکت یا ظروف غیر پلاستیکی شدهاند.
گاهی گفته میشود زبالههای خانگی به صورت غیر قانونی توسط برخی از دامداران به مصرف دام میرسد و به دلیل وجود آلودگی در آنها، گوشت و سایر محصولات دامی را آلوده میسازد. در حالی که همه میدانیم روزانه در تابستان چه میزان میوه به ویژه هندوانه، خربزه، طالبی و سایر میوهها در کشور به مصرف میرسد و چنانچه تدابیری اندیشیده شود، میتوان دست کم پوست این میوهجات را که قابل استفاده برای خوراک دام است جداسازی نمود و به مصرف خوراک دام کشور رسانید، طبیعی است که پوست میوههای صیفیجات بهترین خوراک برای دام در کشور خواهد بود و از سویی این امر در کاهش آلودگی نقش بسزایی خواهد داشت و از سوی دیگر دست متخلفان را در استفاده از زباله قاچاق برای خوراک دام قطع خواهد نمود.همچنین به دلیل عدم نهادینه شدن جداسازی زباله تر از خشک، گاهی شنیده میشود برخی از افراد با استخدام کارگرانی در محل تخلیه زباله به امر جداسازی زبالهها و بهرهبرداری از زباله های خشک و قابل بازیافت اشتغال یافتهاند که این امر دست کم برای خود آنان میتواند خطرساز باشد و سازمان حفاظت محیط زیست میتواند در خصوص همه این امور بررسیها و تحقیقاتی داشته باشد و راههای مناسبتر و مطمئنتری را در جداسازی زباله تر از خشک جستجو نماید. در هر صورت لازم است سازمان حفاظت محیط زیست طرحهایی را در خصوص جدا سازی زباله تر از خشک و زباله قابل استفاده تر از سایر زباله ها و نیز جداسازی زبالههای آلوده از غیر آلوده پیشبینی کرده و با حمایت مالی و معنوی دولت، در آینده نزدیک معضل زباله در کشور حل شود.
البته اخیرا از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در گوشه و کنار برخی از شهرها، مراکزی برای جمعآوری زباله خشک تأسیس شده و گروهی از مردم زبالههای خود را به این مراکز تحویل میدهند و معادل میزان ارزش زبالههای تحویل شده علاوه بر دریافت برخی از کالاهای بهداشتی، کارتهایی را به منظور شرکت در قرعهکشی دریافت میکنند و در برخی از مناطق نیز بدین منظور به درب منازل مراجعه میکنند و لازم است در این خصوص سازمانها و نهادهای مربوط، شیوههای بهتر و مطمئنتری را اتخاذ کنند تا شاهد مشارکت بیشتر هموطنان در این فرایند باشند.
زبالههای صنعتی نیز یکی دیگر از مشکلات جهان امروز است که در پی صنعتی شدن و ماشینی شدن زندگی بشر، به وجود آمده است. هرچند ورود تکنولوژی و صنعت به زندگی انسانها، باعث تحولاتی شده و پیشرفتهای انجام شده زمینه آسایش و راحتی بشر را فراهم کرده است، اما در عین حال علاوه بر ایجاد آلودگی صوتی و آلودگی آب وهوای شهرهای صنعتی، زباله های آنها نیز آلودگیهای فراوانی را به بار آورده و در آب و خاک و هوای شهرهای مجاور کارخانجات بزرگ، تأثیرات منفی زیست محیطی بر جای گذاشته و قطعا در بروز یا تشدید بیماریهای مختلف به ویژه قلبی و تنفسی نقش مؤثر داشته است. همچنین استفاده از برخی از مصالح ساختمانی مانند یونولیت و خردشدن و انتقال ذرات خردشده آن به داخل منازل، مزارع و سایر زیستگاهها خود تهدیدی جدی به شمار میرود.
- انرژی و سوخت کارخانجات و وسایط نقلیه:
امروزه علاوه بر آلودگیهای ناشی از سوخت کارخانجات، دود یا گاز معلق در هوا ناشی از سوخت غیر استاندارد اتومبیلها و وسایل نقلیه و وسایل نفتی و گازسوز خانگی به ویژه در کلانشهرها به معضلی تبدیل شده که زندگی همه انسانها به ویژه بیماران، کودکان و سالمندان را با خطر جدی مواجه نموده است به گونهای که طی سالهای اخیر ابتلا به برخی از بیماریهای خطرناک از جمله برخی از سرطانها و بیماریهای قلبی و تنفسی در کشور افزایش یافته است. از این رو بشر طی دهههای آینده قطعا با بحران بیشتری در این خصوص مواجه خواهد شد به گونهای که زندگی نه تنها در کلانشهرها، بلکه در شهرهای کوچک نیز مشکل خواهد شد و آنگاه سراغ جایگزین سوخت و انرژیهای مناسبتری خواهد رفت و یا زندگی در روستاهای دورافتاده و کوچک را بر زندگی در شهرهای آلوده ترجیح خواهد داد.
- آب و فاضلاب
در گذشته نه چندان دور در بسیاری از مناطق کشور به ویژه روستاها و شهرهای کوچک معضلی به نام فاضلاب خانگی وجود نداشت و غالبا از بخشی از فاضلاب خانگی با افزودن خاک به آن به عنوان کود انسانی در مزارع و کشتزارها استفاده میکردند. از سوی دیگر به دلیل نبود آب لولهکشی، مردم غالبا برای شستشو از آب نهرها و چشمهها در بیرون از منازل بهره میبردند و حمامهای عمومی نیز برای استحمام و نظافت مردم این مناطق جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده بودند، از این رو موضوعی به نام فاضلاب خانگی در این مناطق چندان وجود نداشت. در آن روزگار آب آشامیدنی مردم این مناطق از طریق چاههای خانگی، چاههای عمومی، رودخانهها، چشمهها و جویبارها و نیز از طریق انبار سازی آب باران تأمین میگردید، اما در عین حال در بسیاری از موارد با معیارهای آب سالم آشامیدنی انطباق نداشت، در قرن جاری نیز یکی از مشکلات بشر مشکل آب سالم و نحوه دفع فاضلابهای خانگی یا صنعتی است. این مشکل به تدریج به بحرانی فراگیر تبدیل خواهد شد، در شهرهای بزرگ به دلیل وجود چاههای فاضلاب، آبهای زیرزمینی دچار آلودگی شده و مسؤولان امر را برای تصفیه و سالمسازی آن با مشکل روبرو کرده است. همچنین بر اساس برخی گزارشها ورود آب فاضلابهای خانگی یا صنعتی به برخی از رودخانهها یا منابع آبی کشور باعث افزایش این معضل شده است.
یکی دیگر از مشکلات موجود، واردات برخی از محصولات غذایی غیر استاندارد خارجی و نیز برخی دیگر از محصولات غیر غذایی است که گفته میشود تولید برخی از آنها از طریق بازیافت زباله صورت میگیرد و این امر میتواند خود تهدیدی برای سلامت مردم به شمار آید. همچنین بسته بندی مواد غذایی و نیز تولید مواد خوراکی کنسروی مشکل دیگری است که با افزودن مواد شیمیایی نگهدارنده به آن میتواند در بلند مدت سلامت جامعه را به خطر اندازد. عدم مراعات بهداشت لازم در کارحانجات و کارگاههای تولید مواد غذایی و نیز نانواییها و رستورانها و عدم نظارت و کنترل کافی در آنها نیز میتواند سلامت جامعه را به خطر انداخته و بیمارهای مختلفی را در پی داشته باشد.
- فضاهای سبز
به منظور تلطیف آب و هوای شهرهای بزرگ و مقابله با آلودگی در این مناطق، طراحی، ایجاد و گسترش فضاهای سبز میتواند نقش مؤثر و مفیدی در این فرایند ایفا کند، اما در عین حال انتخاب نوع درخت در این فضاها غالبا به صورت کارشناختی صورت نمیگیرد و لازم است در این گونه موارد بین سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداریها هماهنگی لازم وجود داشته باشد و از غرس و کاشت درختان نامناسب و یا حتی مضر خودداری شود، بدین منظور لازم است در خصوص کاشت درختان میوه یا گلهای مناسب به ویژه در مدخل ورودی شهرها و نیز وسط بلوارها و پارکها، بررسیهای لازم صورت پذیرد و درختکاری در همه مناطق عمومی کشور و نیز باغچههای پیادهرو خیابانها و کوچهها بر اساس طرحی مدون و کارشناسی شده و با حمایت سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداریها صورت پذیرد. در هر صورت بررسی عمیق و کارشناختی این گونه مسائل و مسائل دیگری از این دست بر عهده کارشناسان متخصص کشور است که تقریبا همه آنان نسبت به اوضاع جاری، دارای دغدغه و نگرانی هستند.
در بخش کشاورزی نیز استفاده از کودها و سموم شیمیایی به صورت غیر استاندارد، مشکلات زیستمحیطی فراوانی را در پی دارد و تأثیرات منفی آن در خاک و نیز آبهای سطحی و زیرزمینی و نیز برخی از محصولات کشاورزی، سلامت جامعه را به خطر میاندازد.
مسائل دیگری در خصوص محیط زیست از قبیل مشکلات گورستانها به ویژه گورستانهای داخل شهرها و مناطق مسی و ضرورت پیشگیری از دفن اموات در آنها و انتقال آنها به مناطق مطمئن در خارج از مناطق مسی، استانداردسازی وسایل نقلیه دارای سوخت بنزین و پیشگیری از تولید سوخت غیر استاندارد، فرهنگسازی نگهداری از گلهای خانگی و تدارک باغچه در حیاط منازل، جایگزینی سوخت وسایل گرمایشی منازل به انرژیهای بیضرر مانند انرژی خورشیدی، رفع مشکلات موجود در تأمین آب آشامیدنی مناطق مسی، توسعه شهرها و تغییر کاربری مزارع، زمین های کشاورزی و باغها به مناطق مسی، جابجایی کورههای مجاور شهرها و مناطق مسی، جابجایی کشتارگاههای مجاور مناطق مسی به مناطق مطمئن و دور از شهرها، توجه به پیامدهای زیستمحیطی در راهسازی یا انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر، تخلیه نخالههای ساختمانی در حاشیه شهرها و مناطق مسی، افزایش جریمه یا مجازات برای متخلفان از قوانین محیط زیست و دهها مسأله دیگر که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به محیط زیست ارتباط دارد، میتواند در نهادهای مربوط مورد توجه بیشتر قرار گرفته و در مواردی که قانونی وجود ندارد و یا قوانین موجود پاسخگوی ضرورتها و ابعاد مختلف آن مسائل نیست، لازم است طرحها و برنامههای مناسب و جامع در این خصوص در مراجع مربوط مورد بررسی قرار گیرد. در هر صورت به نظر میرسد مسائلی با این اهمیت و گستردگی به تنهایی در سازمانی مانند سازمان حفاظت محیط زیست قابل رسیدگی و حل و فصل نیست و قطعا این سازمان میتواند در جایگاه وزارتخانهای انجام وظیفه نماید و با این وجود، حل این معضلات، مشارکت و همکاری عموم مردم و هموطنان را میطلبد.
امید است با اجرای راهکارهای منطقی و مناسب در کشور، روزی بتوانیم از آب و هوای پاک بهره برده و دارای محیط زیستی سالم، تمیز و مساعد برای زندگی باشیم و با فرهنگسازی لازم، مردم و مسؤولان کشورمان، خود از محیط پیرامون خود حفاظت کنند و با مشکلات زیست محیطی، خود به مقابله برخیزند. این یک رؤیایی است که تحقق آن تنها با مشارکت جمعی و همگانی ممکن خواهد بود.
به امید آن روز
مدیریت سایت شیعه نت
عباس معتقدی
خردادماه 1393
منبع:
http://shia12.net/fa/mohit%20zist.asp
فرهنگ و اندیشه: خداوند در آیه 2 و 3 سوره جمعه چنین می فرماید: هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین و آخرین منهم لما یلحقو بهم و هو العزیز الحکیم.»
یعنی: اوست آن که برانگیخت از میان درس نخوانده ها پیغمبری را از آنان که می خواند برای ایشان آیه هایش را و پاک می سازد آنان را و می آموزد به آنان کتاب و قرآن را و به درستی که بودند از پیش، هر آینه در گمراهی آشکار و دیگرانند از ایشان که هنوز نپیوسته اند به آنان و اوست گرامی و فرزانه.»
در دنباله کتاب و دانش یاد دادن پیغمبر به گروه گروندگان، از مردم دیگری که هنوز به اسلام نگرویده اند و به مسلمانان نپیوسته اند، و در آینده به اسلام می گروند و از آموزش های پیغمبر بهره ور می گردند، یاد می کند و می گوید: و دیگرانند از مردم که هنوز به گروه مسلمانان نپیوسته اند، یعنی در آینده می پیوندند و مسلمان می شوند.
هنگامی که این آیه فرود آمد، گروهی از یاران پیامبر پرسیدند: اینان چه کسانی هستند که هنوز به ما نپیوسته اند؟ پیغمبر روی به سلمان کرد و دست بر دوش او گذاشت و فرمود: اگر دین یا دانش، و یا ایمان در ستاره پروین باشد، گروهی از اینان ( ایرانیان) به آن دست می یابند.
براستی چرا پیامبر اسلام، این چنین درباره ایرانیان، سخن گفته اند؟ واقعیت آن است که تاریخ اسلام از ابتدای آن، گویای حقیقت کلام پیامبر اسلام است.
ابن خلدون، در قرن هشتم هجری در کتاب خود می نویسد: از شگفتی هایی که واقعیت دارد، این است که بیشتر دانشوران ملت اسلام، خواه در علوم شرعی و چه در دانش های عقلی، ایرانی هستند. و همه دانندگان حدیث که آنها را برای اهل اسلام حفظ کرده بودند، نیز ایرانی بوده اند و تاریخ ثابت کرده که به جز ایرانیان، کسی به حفظ و تدیون علم و امت اسلامی قیام نکرد.»
جالب توجه آنکه تدوین فقه اهل سنت نیز تماما به توسط ایرانیان بوده است. از میان مذاهب اهل سنت، که از قرن دوم هجری به وجود آمده اند، چهار مذهب که تا روزگار کنونی نیز باقی مانده اند، به ترتیب تاریخ ظهور عبارتند از:
1- مذهب حنفی: که به نام یکی از فقیهان ایرانی الاصل مسلمان به نام ابوحنیفه می باشد.
2- مذهب مالکی: موسس مذهب مالکی، امام مالک ابن انس، ( متولد سال 95 و متوفی 179 هجری) وی نیز هم چون امام ابوحنیفه در روزگار خود به علوی مشهور بوده و تبار ایرانی داشته است.
3- مذهب شافعی، موسس مذهب شافعی، محمد بن ادریس الشافعی( متوفی به سال 205 هجری) می باشد که وی نیز از پیروان علوی و ایرانی تبار است.
4- مذهب حنبلی: موسس این مذهب، احمد بن حنبل، متولد( 164 و متوفی 241 هجری) از مردم مرو ایران بوده است.
مهم تر از همه، کتاب های شش گانه حدیث اهل سنت است که دست مولفین ایرانی به رشته تحریر در آمده است:
1- صحیح بخاری، تالیف محمدبن اسماعیل بخاری ایرانی است. این کتاب معتبر ترین کتاب حدیث در میان اهل سنت می باشد.
2- صحیح مسلم، تالیف مسلم بن حجاج نیشابوری ایرانی است.
3- سنن ابوداود، تالیف سلیمان بن اشعث. ابو داوود سجستانی ( سیستانی) ایرانی است.
4- جامع ترمذی، تالیف محمد بن عیسی ترمذی ایرانی است.
5- سنن نسایی، تالیف ابوعبدالرحمان احمد بن علی بن شعیب نسایی ایرانی است.
6- سنن ابن ماجه، تالیف محمد بن یزید بن ماجه قزوینی ایرانی است.
مولفان کتب اربعه شیعه، که معتبرترین کتاب های حدیث شیعه می باشند، نیز ایرانی بوده اند.
متکلمین اهل سنت نیز ایرانی بوده اند، همچون: ابوالهذیل علاف، ابراهیم سیار، عمرو بن عبید بن باب و سایربزرگان.
منبع :سایت آفتاب
http://aftabnews.ir/vdciwpa5.t1a5p2bcct.html
توضیح: البته قطعا سخن پیامبر خدا (ص) دارای راز و رمز هایی نیز هست و شاید مقصود پیامبر خدا (ص) درتفسیر آیه یاد شده این باشد كه روزی همین ایرانیان پرچم دفاع از حق و حقیقت را بلند خواهند كرد و مدافعان راستین اسلام در عرصه های بین الملل از ایران ظهور نمایند و آنان یكه تاز میدان های نبرد حق و باطل خواهند شد. با تشكر - مدیریت سایت شیعه نت
http://shia12.net/fa/iranian.asp
جلّ الخالق
تصاویر زیر نمایش قدرت و عظمت آفرینش الهی است.او خدایی است كه به هریك از موجودات،
قابلیت های ویژه آن ها را داده است. اوست كه ذرات وجود، همه نشانه یكتایی و حكمت اوست
و این ما هستیم كه همواره باید انگشت شگفتی بر دندان گرفته و
او را در همه حالات سپاسگزاری كنیم.
امام عصر(عج)
حضرت مهدى امام دوازدهم از ائمه شیعه امامیه و مهدى موعود و یگانه فرزند امام حسن عسكرى(ع) مىباشد.همه شیعه امامیه بر امامت آن حضرت متفقند و او را زنده و از انظار غایب و حضرتش را نقطه امید خود و منجى عالم بشریت مىدانند و پیوسته در حوادث سهمگین زندگى بدو پناه مىبرند و منتظر فرج او هستند تا آنگاه كه حكمت الهى اقتضاى ظهور و خروج و تصرف ظاهرى آن حضرت را نیز بكند و بنا به وعده خداوند زمین را از عدل و داد و مساوات پر كند و عظمت شریعت را تجدید نماید و احكام الهى را در میان مردم جارى سازد.
نام آن حضرت همان نام حضرت رسول(ص) است در اخبار شیعه از بردن نام ایشان منع شده است و اكثر علماى شیعه نام ایشان را به تصریح ذكر نمىكنند، گر چه این روایات شاید مربوط به زمان كودكى و دوران پیش از غیبت ایشان بوده است تا مخالفان كه به جد تمام در تعقیب ایشان بودهاند به وجودشان راه نبرند.ولى به هر حال با القابى چون مهدى و حجت و قائم منتظر و خلف صالح و بقیة الله و امام زمان و صاحب زمان و ولى عصر و امام عصر و.از آن حضرت یاد مىشود و یا به كنایه او را الحضرة، الناحیة المقدسة، الغریم و.مىنامند.
تولد ایشان در شب نیمه شعبان سال 255 ه.ق. در حدود پانزده یا شانزده روز پس از خلافت المهتدى و در دوران انقلابات و آشوبهاى بزرگ بغداد و جهان اسلام روى داده است.مادرش ام ولد و بانویى رومى بود كه نرجس(نرگس)و به قولى ملیكه نام داشت و او را نواده قیصر روم گفتهاند و روایات بسیارى در چگونگى ازدواج حضرت امام عسكرى(ع)با این بانو و همچنین در كیفیت ولادت امام و معجزاتى كه از آن حضرت دیده شده است نقل شده است .
به موجب این روایات آن حضرت از روز ولادت از انظار پنهان نگاه داشته مىشد ولى بعضى از افراد خانواده و خواص صحابه او را زیارت مىكردند و امام اصحاب خود را از غیبت قریب الوقوعشان مطلع ساخته بود.
در شمایل حضرتش گفتهاند كه در شكل و خوى شبیه جدش پیغمبر(ص)است.چهرهاش تابناك و برگونه راست خالى سیاه دارد.دندانهایش از هم فاصله دارد و بر چهرهاش علامتى دیده مىشود.وقتى ظهور كند در شكل جوانى خوش سیما حدود چهل ساله با قامتى معتدل و پیشانى و موى بلند كه بر شانههایش ریخته است و چشمانى درشت و سیاه و ابروانى پیوسته و شانهاى عریض جلوه خواهد كرد.
آخرین وقتى كه امام دوازدهم در جمع مردم دیده شد هنگام خواندن نماز بر جنازه پدر بزرگوارش(ربیع الاول 260 ه.ق.)بود و غیبت آن حضرت پس از آن آغاز گردید.
بنا بر اخبار و روایات شیعه آن حضرت را دو غیبت است: صغرى و كبرى كه قصرى و طولى نیز مىگویند.غیبت صغرى هفتاد و چهار سال طول كشید و در این مدت چهار سفیر یا نایب كه ایشان رانواب»یاابواب»یاسفراء»مىخوانند نامهها و توقیعات حضرت را به مردم مىرساندهاند و خود به زیارت ایشان نائل مىشدهاند.این سفرا یا نواب چهارگانه به ترتیب عبارتند از:
1)ابو عمرو عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى عسكرى
وى از اصحاب امام هادى و امام عسكرى بود و مراسم تغسیل و تكفین و تدفین امام یازدهم را بنا به وصیت آن حضرت انجام داد.او به حكم امام عسكرى پیشكارى حضرت مهدى را بر عهده گرفت و تا زنده بود این خدمت را ادامه داد.
2)ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید
وى در زمان حضرت عسكرى(ع) دستیار پدر بود و بعد از مرگ وى عهدهدار سفارت امام گردید.او كتابهایى در فقه تألیف نموده كه مطالب آن را از امام یازدهم و امام دوازدهم شنیده و پاكنویس كرده بود. یكى از آنها كتاب الاشربة است.ابو جعفر روز آخر جمادى الاولى 304 یا 305 در بغداد درگذشت و همانجا مدفون شد.او مدتى حدود پنجاه سال پیشكار و وكیل امام زمان(عج)بود.
3)ابو القاسم حسین بن روح بن ابى بحر نوبختى
ابو جعفر محمد بن عثمان دو سال پیش از مرگ، مشایخ و اعیان شیعه را جمع كرد و حسین بن روح را كه سالها دستیار مورد اعتمادش بود به جانشینى خود معرفى نمود.وى از عقلاى زمان بود.وفاتش در شعبان 326 ه.ق. در بغداد اتفاق افتاد و در گورستان نوبختیه مدفون گردید.
4)ابو الحسن على بن محمد سمرى
وى بنا به وصیت حسین بن روح و امر امام زمان(عج)به سفارت و نیابت خاصه امام برگزیده شد و مدتى نزدیك به دو سال رابط بین امام غایب و شیعیان بود.وفاتش در نیمه شعبان 328یا329 ه.ق. در بغداد اتفاق افتاد و در آنجا به خاك سپرده شد.بعد از وفات او مدت غیبت صغرى و عصر سفارت و نیابت خاصه پایان پذیرفت و دوران غیبت كبرى آغاز گردید.
آخرین نامه و دستورى كه سمرى از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم.اى على بن محمد سمرى خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند.تو بعد از شش روز از دنیا خواهى رفت، پس خود را آماده كن و به احدى براى جانشینى خود وصیت نكن زیرا غیبت تامه آغاز مىشود و دیگر ظهورى نخواهد بود مگر به اذن خداى تعالى و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود.زود باشد كه در بین شیعیان كسانى بیایند كه ادعاى مشاهده كنند.هر كس مدعى مشاهده من قبل از خروج سفیانى و صیحه آسمانى بشود كذاب و مفترى است.و لا حول و لا قوة إلا باللّه العلی العظیم.»
بجز این چهار تن كهسفراء محمودون»ونواب مرضیون»نامیده مىشوند ظاهرا كسانى دیگر نیز در آن مدت غیبت صغرى به حضور امام رسیدهاند.اما كسانى هم بودهاند كه به دروغ ادعاى سفارت وبابیت»كردهاند و مورد تكذیب و لعن سخت شیعه قرار گرفتهاند از قبیلشریعى»ونمیرى»وحسین حلاج»وشلمغانى»و غیر ایشان.
با پایان زندگى على بن محمد سمرى عصر نیابت خاصه به انتها رسید و دوره نیابت عامه آغاز گردید.به این معنى كه از سوى امام شرایطى كلى و به طور عام تعیین شد كه در هر زمان بر هر كس منطبق شود سخنش سخن امام و اطاعتش واجب و مخالفتش حرام خواهد بود.در این باره دلایل بسیار نقل شده كه از جمله آنهاست:
1)اسحاق بن یعقوب كلینى از علماى شیعه راجع به تكلیف شیعیان در غیبت كبرى از امام سئوال كرد و توقیع ذیل در پاسخ او صادر گردید: .و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلى رواة أحادیثنا فإنهم حجتی علیكم و أنا حجة اللّه»(در پیش آمدهایى كه براى شما رخ مىدهد باید به راویان اخبار ما(علما)رجوع كنید.ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خدایم.)
2)امام حسن عسكرى(ع)در تفسیر منسوب به او در ذیل آیهو منهم أمیون لا یعلمون الكتاب»(بقره، 78)درباره علما فرمودهاند: .أما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه»(هر یك از فقهایى كه بر نفس خود مسلط باشد و دین خود را حفظ كند و با هواى نفس خود مخالفت ورزد و امر خدا را اطاعت كند بر همگان واجب است كه از او تقلید نمایند.)
3)كلینى و صدوق و طوسى روایتى را كه معروف بهمقبوله عمر بن حنظله»است از امام صادق(ع)به مضمون ذیل نقل كردهاند.هر كدام از شما كه حدیث ما را روایت كند و در حلال و حرام صاحب نظر باشد و احكام ما را بداند او را به حكومت برگزینید كه من او را بر شما حاكم قرار دادم.»
4)پیغمبر مىفرمود: علماء أمتی كأنبیاء بنی إسرائیل»یعنى همانطور كه انبیاى بنى اسرائیل حافظ دین موسى بودند و اطاعت آنان بر بنى اسرائیل واجب بود علماى اسلام نیز حافظ دین پیغمبرند و اطاعت از آنان در احكام شرع واجب است.
اعتقاد شیعه امامیه بر غیبت امام دوازدهم و زنده بودن او در طى قرون متمادى و اعتقاد به ظهور او در آینده و در دست گرفتن حكومت و خلافت الهى موجب اعتراضات و شبهات فراوان از جانب مخالفان شیعه امامیه شده است و علماى شیعه ناچار در هر عصرى از اعصار به این شبهات و اعتراضات پاسخ دادهاند و باید گفت مقاومت شدید ایشان در برابر حملات شدید دشمنان و رد شبهات و اعتراضات با وجوه منطقى و مستدل موجب شده است كه شیعه با میلیونها پیرو و معتقد در جهان از اركان مهم عالم اسلام شمرده شده و از جهت ى و دینى و فرهنگى و علمى از فرق مهم مذهبى عالم محسوب گردد.
در اثبات اصل مسأله امامت و وجوب تعیین و نصب آن از جانب خدا و در اثبات امامت خاصه هر یك از ائمه اثنا عشر و در اثبات وجود مهدى موعود و اینكه این مهدى از نسل حضرت رسول(ص)و بنا بر این از اولاد على و فاطمه علیهماالسلام است مطالب و حجج و دلایلى در كتب كلامى شیعه گفته شده است كه در اینجا مجال كافى و لازم براى این مباحث موجود نیست.همین قدر متذكر مىگردد كه این نوع استدلالات كلامى از قبیل استدلال بر نبوت انبیا و نبوت خاصه و نظایر آن است و روش آن نیز از همان قبیل است و برادران اهل سنت خود در احتجاج با اهل ادیان دیگر همین اصول و روش را بكار مىبرند و تفاوت در محتویات و مواد است.
پس در اینجا مسأله وجوب امامت و عصمت امام و عدد ائمه و نیز وم ظهور مهدى در آخر امانمفروغ عنه»است و این مسائل و مطالب در جاى خود بحث و حل شده است.
آنچه در این مقال تذكر آن ضرورى مىنماید اشاره به اعتراض مخالفان به مسأله غیبت امام دوازدهم و حیات او در پس پرده غیبت در طى قرنهاى دراز و فایدهاى است كه بر این غیبت مترتب است و سعى مىشود كه بطور اختصار به این اعتراضات و پاسخهاى آنها اشاره شود:
1)در این كه امام زمان و مهدى موعود امام دوازدهم و فرزند امام حسن عسكرى(ع)است در میان شیعه امامیه كوچكترین تردیدى وجود ندارد و این به جهت اخبار و احادیث فراوانى است كه در كتب شیعه هست و به موجب آن عدد امامان دوازده، و امام دوازدهم فرزند امام حسن عسكرى(ع)است و چون امام حسن عسكرى(ع) یك فرزند بیشتر نداشته است این فرزند، امام دوازدهم خواهند بود.
2)بعضى از مخالفان اعتراض كردهاند كه امام حسن عسكرى(ع)فرزندى نداشته است و این اعتراض مقبول نتواند بود زیرا مخالفان در مقام انكار هستند و میخواهند یا بر اساس مذهب شیعه و یا بر اساس مهدویت امام دوازدهم خلل آورند.بدیهى است كه چنین كسانى مغرض هستند و بى طرف نیستند و از این روى دعوى ایشان صادقانه نیست و مقصود آنها از آن غلبه بر خصم است. اما شیعه امامیه كه امامان خود را بهتر از هر كس مىشناسند و نصب امام را بر خداوند واجب مىدانند و اطاعت او را بر خود فرض شرعى عینى مىشمارند نمىتوانند در امرى كه براى ایشان از اركان مهم دین است و ناشناختن آن و عدم معرفت به حال امام را با جاهلیت برابر مىدانند سهل انگارى كنند و چگونه مىتوانند در امرى به این اهمیت به جهل و تزویر متمسك شوند؟
پس مسأله امامت امام دوازدهم براى شیعیان در ردیف مسأله نماز و روزه و نه فقط مانند یكى از فروع و احكام دین بلكه از اصول مذهب است و در آن نهایت احتیاط و سختگیرى را به عمل مىآورند، اما براى مخالفان مسألهدینى»نیست بلكه مسأله نفى و طرد عقیده طرف مقابل است و در چنین وضعى طبعا سخن آنكه مسأله را از نظر اهمیت دینى مىنگرد معتبر است.
3)از اعتراضات مهم مخالفان یكى این است كه امام چرا غیبت كرده است؟
شیعه در پاسخ مىگویند به جهت خوف از مخالفان آن حضرت خود را به اذن خداوند از انظار مخفى داشته است.اگر تاریخ نیمه دوم قرن سوم هجرى را در نظر بیاوریم و ببینیم كه چگونه مردم از خلافت عباسى سر خورده و نومید شده بودند و به دنبال افراد صالحترى در میان خاندان علویان مىگشتند و اگر ظهور صاحب انج را در بصره كه مدعى علویت بود و ظهور عدهاى از سران قرامطه را كه بعضى از ایشان نیز مدعى علویت بودند بنگریم وحشت خاندان عباسى را در مركز خلافت از علویان و مخصوصا از امامان شیعه كه برجسته ترین و شایسته ترین اولاد امام على(ع)بودند خوب درك مى كنیم و درمى یابیم كه چرا خلفاى عباسى حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسكرى(ع)را زیر نظر داشتند و هیچیك از حركات ایشان از نظر مأموران خلافت پنهان نمىماند.
شرح حال این امامان پر است از وقایعى مانند ارسال وجوه و هدایا و تحف به عنوان خمس و سهم امام از اكناف عالم اسلامى به ایشان و پر است از نام وكلا و مأموران ایشان در شهرهاى مختلف.
امام حسن عسكرى(ع)در سال 260 ه.ق. در اوایل شورش زنجیان به رهبرى صاحب انج وفات یافت و در آن موقعیت خطرناك اگر عمال بنى عباس بویى مىبردند كه فرزندى صغیر كه جانشین آن حضرت است در خانه او زنده است و مرجع شیعیان جهان است حتما او را به دست آورده و مىكشتند.بنابراین مصلحت اسلام و جهانیان چنان اقتضا مىنمود كه امام از انظار دشمنان مستور بماند.این یك دلیل تاریخى است اما دلایل معنوى دیگرى نیز هست كه در جاى خود مذكور است.
4)علت غیبت امام در آغاز هر چه باشد علت دوام آن نتواند بود.دلیل ادامه این غیبت چیست؟
پاسخ آن است كه علت آغاز غیبت همان علت دوام آن نیز هست و این علت با شدت بیشترى تا زمان ما ادامه دارد، یعنى مردم جهان آمادگى براى قبول حكومت الهى كه عدالت محض را بر طبق احكام الهى در جهان برقرار كند ندارند و ما این را به وضوح در زمان خود مىبینیم و از روى تجربه تاریخى در قرون گذشته نیز كاملا دریافتهایم و چنانكه علائم و قرائن نشان مىدهد این عدم آمادگى تا سالهاى سال همچنان ادامه خواهد یافت و غیبت امام(ع)كه معلول این علت است نیز ادامه خواهد داشت.
5)چگونه یك انسان مىتواند در طى قرنها زنده بماند؟آیا این خلاف طبیعت و محال نیست؟
پاسخ آن است كه البته از نظر طبیعت و طبایع اشیا و حیوان و انسان چنین چیزى غیر ممكن مىنماید.اما ما معتقد به امرى فوق طبیعى هستیم و معتقد به قدرتى هستیم كه طبیعت از او و آفریده اوست.اگر جهان همه طبیعت بود خلاف طبیعت خلاف عقل هم بود.اما عقل به چیزى والاتر و برتر از طبیعت معتقد است كه مىتواند قوانینى را كه خود نهاده است بر هم بزند و قانونى دیگر بیافریند در این صورت عمر چندین قرن براى یك انسان اگر چه خلاف طبیعت است اما خلاف عقل نیست.زیرا طبیعت اسیر و تابع قدرتى است كه او را آفریده است.روى سخن در اینجا با منكران خدا و جهان فوق طبیعت نیست، با آنان باید از آغاز سخن گفت.روى سخن با كسانى است كه به خدا و جهان فوق طبیعت معتقدند و ارسال رسل و انبیا را قبول دارند و معجزات را كه امورى خارق عادت و خارق طبیعت است مىپذیرند.
6)فایده وجود امام در اجراى احكام الهى و بسط ید او در استقرار عدالت و دفع ظلم از ظالم است و به همین دلیل است كه شیعه وجود امام را لازم دانستهاند و امام را معصوم شمردهاند زیرا شخص جایز الخطا ممكن است در اجراى حكم و عدالت به راه خطا برود و مردم در حیرت و ضلالت بیفتند و آن غرضى كه از وجود امام مطلوب بود حاصل نشود.حال اگر امام منصوص و منصوب از جانب خدا مبسوط الید نباشد و علاوه بر آن، غایب و از انظار مردم مستور باشد چه نفعى بر وجود او مترتب است؟در این صورت ادلهاى كه شیعه براى اثبات وجوب نصب امام آوردهاند نیز معنى خود را از دست مىدهد.
پاسخ این سؤال و اعتراض آن است كه در رابطه میان خدا و بشر امورى بر خداوند واجب است كه از راه لطف باید در حق بندگان انجام دهد و امورى هم بر بندگان لازم و واجب است تا در نتیجه استقرار این رابطه كار اجتماع نظام پذیرد.مثلا در رابطه فرد با خدا باید گفت كه اگر خداوند فردى را صحیح و سالم و عاقل بیافریند(و اكثر افراد انسان چنین هستند)آن فرد هم باید قواى جسمانى و عقلانى خود را در راه بهبود وضع خود بكار اندازد.اگر فردى با چشمان سالم و عقل كامل در حال راه رفتن چشمهاى خود را بر هم نهد و در چاه بیفتد به حكم عقل تقصیر فقط متوجه خود اوست .به همین جهت است كه در انجام تكالیف شرعى یكى از شروط، صحت جسمانى و عقلانى است و خداوند بر كسى كه چنین شرایطى را در اختیار او نگذاشته است تكلیف نمىكند.
امام لطفى است از خداوند بر اجتماع تا مردم در اثر حسن ت او در رفاه و آسایش و عدالت زندگى كنند و خداوند چنین لطفى را در حق مردم كرده و چنین امامى را تعیین فرموده است.حال نوبت مردم است كه قدر این لطف را بدانند و از او اطاعت كنند و اگر نكنند و بر عكس، او را تهدید و تخویف كنند تكلیف خود را انجام ندادهاند و این را دیگر به خدا نمىتوان نسبت داد.به همین جهت است كه علماى شیعه گفتهاند: وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا»(وجود امام لطفى است از جانب خدا و تصرف او در حكومت و ت لطف دیگرى است از خدا و اگر این لطف حاصل نشود تقصیر آن متوجه ماست).
7)اعتراض كردهاند كه اگر مسئولیت عدم تصرف امام در امور دینى و دنیوى متوجه خود بشر و افراد آن است چه فرقى میان غیبت جسمانى و مرگ اوست؟و چرا امام دوازدهم مانند افراد دیگر بطور طبیعى از جهان نرفته است تا اشكال و اعتراض امر غیر طبیعى و خارق العاده حیات طولانى پیش بیاید؟در چنین صورتى خداوند در موقع مقتضى و به هنگام آمادگى مردمان مهدى موعود را با آن صفت و سیرت كه هست از میان خاندان علوى برمىگزیند و به او اجازه خروج و ظهور مىدهد.مانند آن كه درباره انبیا نیز چنین شده است و خداوند در موارد مقتضى یكى را برگزیده و مبعوث كرده است.
پاسخ این سؤال آن است كه شیعه بنا به قانون لطف وجود امام را لازم مىداند، امامى كه معصوم و عادل باشد.و فوت امام وما به این معنى است كه خداوند این لطف را از مردم دریغ داشته است و انسانها را بىسرپرست به حال خود رها كرده است.این مخالف قواعد عقلى است كه در علم كلام مذكور است و مخالف عدل الهى است.پس خداوند آنچه را كه بر او لازم بوده است از نصب و تعیین امام معصوم انجام داده است و او را زنده نگاهداشته است تا حجت او بر مردم تمام شود.و مردم در مقام اعتراض نگویند كه ما را بدون سرپرست رها كردى و اگر چنین سرپرستى بود ما حتما از او پیروى مىكردیم.
8)ممكن است اعتراض شود كه لازم نبود یك امام در طى قرون و اعصار زنده بماند بلكه هر امامى پس از عمر طبیعى(در حال غیبت)جاى خود را به امام معصوم دیگر مىداد و این وضع تا خروج مهدى موعود ادامه مىداشت.
پاسخ این اعتراض باز در رفتار مردمان است عدهاى از مردمان در حالى كه امامان غایب نبودند و بطور آشكار در میان ایشان زندگى مىكردند به نفى و انكار امامت ایشان برمىخاستند و به دنبال مدعیان دروغین مىرفتند و فرقههاى نوینى بوجود مىآوردند.تاریخ فرق و مذاهب پر است از اینگونه نفىها و انكارها و ظهور این گونه مدعیان امامت.اگر در حال ظهور و عدم غیبت چنین بوده است در حال غیبت و استتار چه مىشد؟پس وجود یك امام زنده غایب در حال انتظار بهترین و صالحترین وجوه است.
علائم ظهور حضرت حجت(عج)را محدثین شیعه به تفصیل ذكر نمودهاند بعضى از آن علامات مقارن ظهور و همراه با مهدى آشكار مىشود و بعضى دیگر قبلا اتفاق مىافتد. از جمله آنهاست: خروج سفیانى در شام و قیام یمانى و خروج دجال و دابة الارض و صیحه آسمانى دایر به بشارت نزدیكى ظهور مهدى، و قیام سید حسنى به نام محمد بن حسن و كشته شدن او در مكه بین ركن و مقام و به زمین فرو رفتن لشكر سفیانى بین مدینه و مكه و پیدا شدن دست یا صورت و سینهاى در چشمه خورشید و طلوع خورشید از مغرب و خسوف و كسوف بىموقع و حساب نشده.كه بعض آنها را باید بر سبیل رمز و كنایه تعبیر نمود.
در اخبار شیعه است كه مهدى روز شنبه دهم محرم در مكه بین ركن و مقام ظهور مىكند.او تكیه به دیوار كعبه مىدهد و این آیه را با صدایى كه به گوش همه مىرسد تلاوت مىكند: بقیة الله خیر لكم إن كنتم مؤمنین»(هود، 86)او مردم را به بیعت با خود دعوت مىكند و شیعیان خاص او كه 313 نفرند- و 113 نفر ایشان از ایرانند- از آسیا و افریقا فورا خود را به او مىرسانند و با حضرت مهدى(عج)بیعت مىكنند.براى اطلاع بیشتر از چگونگى ظهور امام(عج)و فتوحات ایشان و اتفاقات بعدى باید به كتب معتبر شیعى مراجعه نمود.
اعتقاد به امام حى قائم و انتظار ظهور او و نیابت فقها از نظر ى و روحانى و فرهنگى نتایج مهمى در تاریخ تشیع داشته است و تكیهگاه شیعیان و سبب انسجام و اتحاد جامعه ایشان و زنده ماندن روح انقلاب و مقاومت و قیام در آنان بوده است.این مسأله موجب گردیده است كه همیشه عدهاى در صدد تحصیل علم و وصول به مقام اجتهاد برآیند.مدارس بزرگ شیعه در ایران و عراق و هند و سایر بلاد آسیا و افریقا نه تنها موجب بقا و قوت تشیع بوده بلكه معارف پربار تشیع را آفریده و مشعل دانش و خرد را در تاریكترین ادوار تاریخ روشن نگاه داشته است.
مسأله مهدویت در تاریخ اسلام وقایع ى مهمى را بوجود آورده و از صدر اسلام تا زمان حاضر اشخاص بسیارى مدعى مهدویت یا بابیت شدهاند كه از جمله آنها غلام احمد قادیانى(1235 ه.ق.)مؤسس فرقه قادیانى در هند و سید على محمد باب(مقتول 1266 ه.ق. در تبریز)مؤسس فرقه بابى در ایران و محمد احمد معروف به مهدى سودانى(م 85 م/1302 ه.ق.)در افریقا بودهاند.
منابع
وفیات الاعیان، 451/1
نور الابصار فى مناقب آل بیت النبى المختار، مؤمن شبلنجى، 161
اعیان الشیعة، 44/2، 88
بحار الانوار جلد سیزدهم
الارشاد، شیخ مفید
كتاب الغیبة، شیخ طوسى.
http://shia12.net/fa/imam%20asr.asp
عید غدیر و امامت حضرت علی(علیه السلام )
از بعث رسل یقین به اقلیم وجود عرفان علی بوده خدا را مقصود
این نکته عیــان بود ز ان لم تفعـل زیرا که علی بود صـراط معبـود
پیامبر خدا از حجة الوداع باز می گشتند. در نزدیکی جحفه مکانی به نام غدیر خم، جبرئیل امین بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم ) آیه تبلیغ را فرود آورد:یا ایهاالرسول بلٌغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلّغت رسالته والله یعصمک من الناس ای رسول ما ابلاغ کن آن چه را که ازسوی خدا بر تو نازل شده است واگر این ابلاغ را انجام ندهی پس رسالت الهی را ابلاغ نکرده ای وخداوند تو را از مردم (شر مخالفان ) حفظ خواهد کرد.
پیامبر اسلام دستور دادند منبری از سنگ یا جهاز شتر ترتیب دادند وبالای آن رفتند و در حضور هفتاد هزار یا صد ویا صدو بیست هزار نفر از مسلمانان خطبهطولانی ایراد فرمودند ودر آن جمع دست امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب رابلند کردند وفرمودند: الست اولی بکم من انفسکم » آیا من از شما برخودتان اولی نبودم ؟ یعنی من بر شما ولایت مطلق نداشتم ؟ واین سؤالناظــر بر آیه قرانی است که می فرمــاید: النبی اولی با المؤمنــین من انفسهم» ومردم پاسخ دادند بلی . در اینجا پیامبر اکرم (ص ) فرمودند : من کنت مولاه فهذا علی مولاه » پس از انتصاب آن حضرت به جانشینی پیامبر خدا ،مسلمانان گروه گروه آمدند خدمت حضرت علی (علیه السلام ) و این منصب را تبریک گفتند ،از جمله عمر ابن خطاب خدمت امام آمد و عرض
کرد : یا ابن ابی طالب اصبحت مولای ومولی کل مؤمن ومؤمنة» یعنی ا ی فرزند ابی طالب تو مولای من ومولای همه مردان ون مؤمن گردیدی.
پس از این انتصاب ، آیه اکمال نازل شد وپیامبر امر فرمودند تا شعرا اشعارشان را در مدح امیر المؤمنین انشاد کردند. از کسانی که اشعاری را در مدحعلی (علیه السلام ) انشاد کرد عمر ابن عاص بود که این اشعار را انشاد نمود :
بآل محمد عرف الصـواب و فی ابیاتهم نزل الکتاب
وهم حجج الاله علی البرایا بهم وبجدهم لا یستراب
ولا سیــما ابو حسـن علی له فی الحرب مرتبة تهاب
طعام سیوفه مهج الاعادی وفیض دم الرقاب لها شراب
علی الدر والذهب المصفی و باقی النـاس کلهم تراب
هو البکاء فی المحراب لیلاٌ هو الضحاک اذا اشتد الضراب
هو النباُ العظیم وفلک نوح وباب الله وانقطع الخـطاب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدایا مارا به شناخت بیشتر اهل بیت عصمت وطهارت موفق فرما وهمه ما را به سوی اقیانوس بیکران معارف نابت در پرتو قران کریم وعترت پاک پیامبرت رهنمون ساز و دوقت وداع این هان ودر تاریکی های قبر و برزخمان امامان پاک وطاهر را به فریاد ما برسان و مارا در دو جهان زینت ولایت عطا فرما. آمین
ماه رجب
ماه رجب ماه عبادت و نیایش و از ماههای مبارک است. در این ماه، میلاد باسعادت امامان بزرگ مسلمانان، حضرت امام محمد باقر، امام محمد تقی، حضرت علی ( علیهم السلام ) و عید مبعث پیامبر گرانقدر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم)واقع شده است..شهادت امام هادی(ع) نیز در این ماه واقع شده است. همچنین نخستین این ماه، لیلة الرغائب نامیده شده و شب برآورده شدن آرزوهاست و دعا و نیایش در این شب بسیار فضیلت دارد. در این ماه بسیاری از خدا جویان به ویژه جوانان پاک سرشت در ایام البیض یعنی روزهای سیزدهم تا پانزدهم این ماه در مساجد جامع به اعتکاف می پردازند و ضمن روزهداری و نیایش به درگاه حضرت احدیت، زاد و توشهای برای جهان پس از مرگ خویشتن فراهم میآورند و در این سه روز، از دنیا و تعلقات آن فاصله می گیرند. چنانچه نگاهی به متن احادیث و روایات در باره این ماه بیاندازیم و دست کم به کتب ادعیه از جمله کتاب با ارزش مفاتیح الجنان مراجعه کنیم، مشاهده میکنیم برای این ماه برنامههای ویژهای در نظر گرفته شده است . دعاهای رسیده از پیشوایان ما در این ماه صفحه تازهای را به روی ما برای تقرب به خدا گشوده و جانهای تشنه ما را به سوی چشمههای زلال معارف رهنمون گردیدهاند . از جمله عبادات در این ماه، روزه است که در برخی از ایام این ماه بیشتر بدان سفارش شده است. همچنین ذکر گفتن و به یاد خدا بودن از عبادت های دیگر در این ماه است . در روایتی وارد شده است که هر کس در این ماه هزار مرتبه ذکر شریف ( لا اله الاّ الله ) را بگوید؛ خداوند از برای او یکصد هزار حنسنه در نامه اعمال وی ثبت میفرماید و یکصد شهر در بهشت برای او بنا میکند . پس اگر خداوند توفیق برخی از این عبادتها را در این ماه به ما داد، باید تلاش کنیم تا ثواب به دست آورده را با گناهان دیگر نابود نکنیم و در حفظ دست آوردهای این ماه و دو ماه آینده یعنی ماه های شعبان و رمضان بکوشیم . إن شاء الله.
به امید توفیق روزافزون در این ماههای مبارک و قبولی اعمال همه ما
درباره این سایت